جدول جو
جدول جو

معنی ابراهیم خان - جستجوی لغت در جدول جو

ابراهیم خان(اِ)
سردودمان خاندان ابراهیم خان زاده. پسر شاهزاده خانم اسمی خان دختر سلطان سلیم ثانی و ابراهیم از شوهر اول اسمی خان محمد صوگوللی صدراعظم است. در زمان سلطان احمد اول بحکومت نواحی مختلفه مأمور گردیده است و اراضی و نیز قصر ’آت میدان’ اسلامبول را او بسلطان احمد تقدیم و سلطان مسجد بزرگ موسوم به مسجد سلطان احمد را در آن زمینها بنا کرده است. وفات در 1031 ه. ق
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ مِ خَوْ وا)
ابواسحاق بغدادی. اصلاً ایرانی و پدرش از مردم آمل بوده و چون تولد و پرورش ابراهیم در بغداد بود به بغدادی مشهور گشت. ابراهیم در آغاز عمر چندی بتحصیل پرداخت و پس از آن مایل بتصوف گشت و چنانکه لقب او دلالت دارد معاش خود را از بافتن بوریا و زنبیل و مانند آن میگذرانید (خوص برگ درخت خرماست که در عربستان برای بافتن بادبیزن و سفره و زنبیل بکار میرود) و پیوسته در سفر بوده و حکایاتی که از او نقل میکنند غالباً راجع بسیاحت یا حج است. او در بین عرفا شهرتی بسزادارد و در سال 291 ه. ق. در طبریه درگذشته است
لغت نامه دهخدا
(مُ حَمْ مَ اِ)
متخلص به خلوتی و ملقب به صدیق خلوت و معروف به چرقی فرزند میرزاصمد محلاتی است که در آغاز در دستگاه سلطنتی به عنوان غلام بچه خدمت میکرد. وی مردی شاعر و نویسنده بود و از تألیفات او کتاب آداب ناصری است و دیوان اشعاری هم دارد. (رجال بامداد ج 3 ص 297)
لغت نامه دهخدا